عنوان |
: |
اثربخشی رواندرمانی مختصر رابطه با ابژه در کاهش نشانگان زنان مبتلا به اختلال افسردگی اساسی همراه با اختلالات شخصیت خوشهC |
شماره مدرک |
: |
۲۲۹پ |
نوع مدرک |
: |
پایان نامه فارسی |
رشته تحصیلی |
: |
روانشناسی بالینی |
مقطع تحصیلی |
: |
دکترا |
پدیدآورنده |
: |
شکیبا، شیما |
استاد راهنما |
: |
پروانه محمدخانی |
استاد مشاور |
: |
عباس پورشهباز، نهاله مشتاق بیدختی |
تعداد صفحات |
: |
۱۸۴ص |
چکیده |
: |
اختلالات شخصیت نقش مهمی در شکلگیری و تداوم اختلال افسردگی اساسی دارند. علاوهبراین، همایندی اختلالات شخصیت بهبودی افسردگی را به تعویق انداخته یا باعث عود و وقوع مجدد دورههای اختلال افسردگی میشوند. باتوجهبه اهمیت رو به افزایش رواندرمانیهای تحلیلی کوتاهمدت، در درمان اختلالات روانپزشکی و اینکه این درمانها همزمان نشانگان روانپزشکی و ساختارهای زیربنایی شخصیت را کانون توجه قرار میدهند. پژوهش حاضر اثربخشی رواندرمانی مختصر رابطه با ابژه را که از انواع رواندرمانیهای تحلیلی کوتاهمدت است، در کاهش نشانگان زنان مبتلا به اختلال افسردگی اساسی با اختلالات شخصیت خوش Cبررسی کرد. روش: پژوهش حاضر مطالع تکموردی با حجم نمون ۶ بیمار بود که براساس طرح BA با پیگیری بین آزمودنیها سازماندهی شد. هم بیماران با روش نمونهگیری هدفمند، از دو مرکز خدمات روانشناختی انتخاب شده بودند و در دو مرحل مجزا، مبتلا به اختلال افسردگی اساسی با اختلالات شخصیت خوش Cتشخیص داده شدند. روانپزشک ارزیابی اولیه را برای بررسی اختلالات محور Iو II انجام داد و ارزیابی دیگر برای اعمال دقیقتر معیارهای ورود و خروج را پژوهشگر با استفاده از مصاحب بالینی ساختاریافته برای اختلالاتCV) -IV (SCID- DSMانجام داد. بیماران به شکل تصادفی دوتا دوتا و به فاصل یک هفته از یکدیگر بهترتیب، سه جلس ارزیابی خط پایه و ۱۵ جلس رواندرمانی مختصر رابطه با ابژه و سه جلس پیگیری را گذراندند . ۱۵جلس رواندرمانی، براساس راهنمای درمان شامل ربطدادن نشانگان بیمار با تعارضهای زیربنایی و تکرار آنها در روابط بینفردی و انتقال بود. درنهایت، اطلاعات ازطریق مصاحب بالینی ساختاریافته برایIV- DSM، نسخ بالینگرCV)- (SCID، پرسشنام افسردگی بک، ویرایش دومII)- (BDI، پرسشنام روابط بینفردی، پرسشنام درجهبندی خلق افسرده و پرسشنام کیفیت زندگی مکگیل (MQOL) گردآوری شد. بهمنظور بررسی اثربخشی از تحلیل چشمی نمودارها، آزمون انداز اثر برای معناداری آماری و درصد بهبودی و رسیدن به زیر نقط برش، برای معناداری بالینی استفاده شد. یافتهها: در پایان درمان، هیچیک از بیماران واجد تشخیص اختلال افسردگی اساسی نبودند، هرچند از برخی نشانگان در حد زیر آستان تشخیصگذاری شکایت داشتند. شدت افسردگی بیماران از افسردگی نسبتا شدید به افسردگی خفیف رسید. بیماران درمجموع، در کاهش شدت افسردگی به انداز اثر ۹۲۱ و ۵۵ درصد بهبودی، در کاهش مشکلات بینفردی به انداز اثر ۰۶۲ و ۸۴۱ درصد بهبودی، در کاهش خلق منفی به انداز اثر ۱۲۲ و ۶۴۲ درصد بهبودی و در افزایش کیفیت زندگی دریافتی به انداز اثر۰۸۲ و ۴۳ درصد بهبودی رسیدند. بیشترین تغییرات بهترتیب، در خوش نشانگان شناختیروانشناختی و جسمانیحیاتی و بدبینی بیارزشی افسردگی بود. در پیگیری، مشکلات بینفردی کاهش بیشتری داشت و سایر نتایج حفظ شد. بحث: رواندرمانی مختصر رابطه با ابژه بهرغم همایندی اختلالات شخصیت خوش C، نشانگان زنان مبتلا به اختلال افسردگی اساسی را کاهش داد. کلیدواژهها: اختلال افسردگی اساسی، اختلالات شخصیت خوش Cهمایند، رواندرمانی مختصر رابطه با ابژه. |
سال تحصیل |
: |
۱۳۸۹ |
محل تحصیل |
: |
دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی |